آنیتا ام 10ساله

فقط بگرد.مطمئن باش مطلب مورد علاقه ات رو پیدا می کنی

 
 

ادامه...
ارسال شده در پنج شنبه 19 آبان 1398برچسب:, - 12:26

سلام.

بخاطر کمبود نظرات من تصمیم گرفتم تو این وبلاگم ادامه بدم:

joodydam80.blogfa.com


نويسنده آنیتا

 


اسپیکر رو روشن کن بچه!
ارسال شده در پنج شنبه 14 مهر 1398برچسب:, - 13:4

 سلام.

اسپیکر تونو روشن کنید و پس از شنیدن آهنگ،تو نظرسنجی مربوط به آهنگ شرکت کنید و اگر نظرتون راجع به آهنگ تو گزینه های نظرسنجی مربوطه نیست،تو همین پست نظرتون "راجع به آهنگ" رو بگین.

لطفا نظرات بی ربط تو این پست ندین و نظراتتون فقط راجع به آهنگ باشه.

بای بای............


نويسنده آنیتا

 


پست ثابت
ارسال شده در پنج شنبه 14 مهر 1398برچسب:, - 11:39

 سلام.

 

چند تا از مطالب این وبلاگ پست ثابته

(یعنی همیشه حتّی اگه من مطلب جدید ارسال کنم در ابتدای صفحه میمونه)

پس اگه از طرفداران پروپا قرص این وبلاگ هستید،همیشه پس از دیدن اولین مطلب،ناامید نشید و فکر کنید من همچنان مطلب نمیذارم!

(تا پایین اون مطلب که نوشته Anita پست ثابته)

 


نويسنده آنیتا

 


پست ثابت
ارسال شده در پنج شنبه 7 مهر 1398برچسب:, - 14:36

سلام.

چند تا از مطالب این وبلاگ پست ثابته

(یعنی همیشه حتّی اگه من مطلب جدید ارسال کنم در ابتدای صفحه میمونه)

پس اگه از طرفداران پروپا قرص این وبلاگ هستید،همیشه پس از دیدن اولین مطلب،ناامید نشید و فکر کنید من همچنان مطلب نمیذارم!

(تا پایین اون مطلب که نوشته Anita پست ثابته)


نويسنده آنیتا

 


وب های قبلی من.
ارسال شده در پنج شنبه 7 مهر 1398برچسب:, - 14:15

سلام.

حتما میدونستین که من قبلا وبلاگ دیگه ای داشتم که مطالبم رو اونجا میذاشتم.

اون وبلاگ،یه جورایی آرشیو مطالب این وبلاگه!

روی لینک زیر کلیک کنید واسه دیدنش.

joodydam80.blogfa.com

یه وبلاگ دیگه هم داشتم.

اگه علاقه مند به جوک و خندیدن و پ نه پ هستید،روش کلیک کنید.

otaghekhande.blogfa.com

امیدوارم از مطالب این دو وبلاگ دیدن کرده،و از آنها خوشتون اومده باشه 


نويسنده آنیتا

 


welcome
ارسال شده در جمعه 25 شهريور 1398برچسب:, - 15:56

 


نويسنده آنیتا

 


نظر یادت نره!
ارسال شده در جمعه 25 شهريور 1398برچسب:, - 9:43

اینو گذاشتم تا بعضی ها نگن یادشون رفته نظر بذارن! حالا میخوام ببینم کی جرئت داره نظر نده


نويسنده آنیتا

 


I Love you
ارسال شده در چهار شنبه 23 شهريور 1398برچسب:, - 14:37

12800000I Love you

شکلَــَک هآی رّمیـــ ـنآ شکلَــَک هآی رّمیـــ ـنآ شکلک های مهسا

  

  


نويسنده آنیتا

 


سلام.خوش اومدین.
ارسال شده در چهار شنبه 23 شهريور 1398برچسب:, - 13:58

     

 

سلام


نويسنده آنیتا

 


اسم درخشان من
ارسال شده در چهار شنبه 16 شهريور 1398برچسب:, - 11:54

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز


نويسنده آنیتا

 


ادامه...
ارسال شده در پنج شنبه 19 آبان 1390برچسب:, - 12:26

سلام.

بخاطر کمبود نظرات من تصمیم گرفتم تو این وبلاگم ادامه بدم:

joodydam80.blogfa.com


نويسنده آنیتا

 


خر در موقعیت های مختلف
ارسال شده در شنبه 14 آبان 1390برچسب:, - 14:6

خر گاز سوز



خر گلادیاتور



خر حماسه ساز



خر زور



خر خون



خر در چمن



خر مکزیکی



خر حمال



خر مدرن



خر نی نی



خر بدبخت



خر نجیب



خر لوس



خر کنجکاو



خر کیف



خر رمانتیک



خر شاکی



نويسنده آنیتا

 


نظر میخوامـــــــــــ
ارسال شده در جمعه 13 آبان 1390برچسب:, - 14:31

نظررررررررررررررررررررررررررررررررــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

میخوامـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بدهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نظرررررررررررررررررررررــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بدهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بدهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بدهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بدهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بدهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بدهــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بدهــــــــــــــــــــــــ

 

بدهـــــــــــــ

بدهـــ


نويسنده آنیتا

 


نظرات
ارسال شده در سه شنبه 10 آبان 1390برچسب:, - 15:24

سلام.

نظرات خیلی کمه!www.smilehaa.orgwww.smilehaa.org

www.smilehaa.orgwww.smilehaa.org

 

مثل اینکه باید دست به کار بشم!www.smilehaa.org

 

من تصمیم گرفتم تو وبلاگ بلاگفام ادامه بدم.www.smilehaa.org

اونجا حداقل روزی 10 تا نظر دریافت میکنم!

اما اینجا اگه روزی 1دونه نظر ببینم باید جشن بگیرم!www.smilehaa.org

قبلا فکر میکردم نظرات ابنجا بیشتره اما حتی اگه تعدادشون هم زیاد باشه بیشترشون به درد نخور و تبلیغاتی هستن!

 

کاشکی اینطوری نبود و بازدیدکننده ها یه کم وجدان داشتن!www.smilehaa.org

اگه نظرات بخوان همین شکلی پیش برن که فعالیتم رو تو این وبلاگ قطع میکنم!www.smilehaa.org


نويسنده آنیتا

 


مطلب جدید
ارسال شده در یک شنبه 8 آبان 1390برچسب:, - 20:20

سلام عزیزان.

یه مطلب جدید گذاشتم تو وبلاگ قبلیم که آدرسش joodydam80.blogfa.com است.

حتما برید مطلب جدیدم رو ببینید.

بای بای


نويسنده آنیتا

 


داستان گربه ها
ارسال شده در یک شنبه 8 آبان 1390برچسب:, - 11:55

سلام.

قرار بود یه کمی زود تر بیام مطلب بذارم اما یه کمی دیر شد.

یه داستان آوردم از زنگی تلخ خانواده:

یکی بود،یکی نبود.

دو تا گربه بودند.

باهم دیگه عروسی کردن.

هم دیگه رو خیلی دوست داشتن.

اولش وضع مالیشون زیاد خوب نبود و آقا گربه تو خیابونا آکاردون میزد.

اما خانوم گربه با همه ی این اوضاع آقا گربه رو دوست داشت.

اما با تلاش خیلی زیاد آقا گربه تونست کار بهتری پیدا کنه.

اون درس خوند و شروع به کار در یک شرکت کامپیوتر کرد.

اونا بعد مدتی بچه دار شدن.

یه بچه ی دیگه هم به دنیا آوردن.

بچه ها کم کم داشتن بزرگتر میشدن.

اما بزرگ که شدن،رفتن تو کارای خلاف.

یکیشون تروریست شد.

اون یکی هم سر از پارتی ها در آورد.

وبعد از مدتی استفاده از این قرص های روان گردان تصمیم به خودکشی گرفت.

آقا گربه وقتی دید پسر هاش دست به این کارها زدن سکته کرد.

خانوم گربه هم دیوونه شد.

این بود داستان تلخی از زندگی یه خونواده ی گربه.

.

.

.

.

.

.

.

.

تموم شد.

غم انگیز بود نه؟

خیلی گریه دار بود.

من میرم گریه کنم.

تا 5 تا نظر نبینم همین جوری گریه میکنم.

بای

 


نويسنده آنیتا

 


آخ جووووون
ارسال شده در شنبه 7 آبان 1390برچسب:, - 13:15

سلام.

چه خبرا؟

خوفین؟

من که خییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی خوفم.

میدونید چرا؟!؟!؟!؟

آخه فردا ساعت 11:00 تعطیل میشم...

هورررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررااااااااا!

این بهترین خبری بود که امروز میتونستم بشنوم!

این یعنی 1 ساعت و 25 دقیقه کمتر رو اون نیمکت ها میشینیم!

این یعنی 1 ساعت و 25 دقیقه کمتر درس میخونیم.

این یعنی 1 ساعت و 25 دقیقه کمتر....

این یعنی 1  ساعت و 25 دقیقه بیشتر مشقامون طول میکشه (واسه جبران اون موارد 1 ساعت و 25 دقیقه کمتر)

این یعنی به افتخار این مژدگانی،فردا حدودا ساعت 11:30 که رسیدم خونه،یه مطلب تپل میذارم.

که سورپرایزه و الآن نمیگم در مورد چیه!

بگم؟

میگم.

آره میگم.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

فریب خوردین!

نمیگم مطلب در مورد چیه!

مگه دیوونم؟

نه بابا نیستم!

مثل همیشه نظر فراموش نشه.

بای بای


نويسنده آنیتا

 


شب خوش
ارسال شده در پنج شنبه 5 آبان 1390برچسب:, - 20:14

شب خوبی رو براتون آرزو میکنم.

امیدوارم خوب و راحت بخوابید.

و خواب های خوب ببینید.

منم دیگه میخوام برم بخوابم!

امروز چند شنبه است؟؟؟؟

اوا راستی پنجشنبه است!

فردا هم که جمعه است و تعطیل!

پس حالا حالا ها بیدارم!

خوب دیگه سر شبه اما واسه سرحال بودن و شاداب بودن بهتره که بریم بخوابیم!

رخت خوابم داره چشمک میزنه!

بای بای


نويسنده آنیتا

 


انشاء
ارسال شده در پنج شنبه 5 آبان 1390برچسب:, - 8:16

سلام.

انشا فقط 1 نظر واقعی (غیر تبلیغاتی) داشت!

چرا؟

راستی یه چیزی:

طبقه ی دهم پر شد دیگه ثبت نام نمیکنم کسی رو!

همه ی متقاضیان هم همکلاسی هام بودن!

موقعی که انشا رو خوندم چند نفر دیگه هم انشاشون رو خوندن و زنگ خونه خورد.

همه ی بچه ها دورم جمع شده بودن میگفتن آنیتا دمت گرم!

یکی دیگه هم میگفت نکنه مدرسه رو نسازی!؟!؟!؟

اون یکی میگفت اسم منو بنویس واسه فلان طبقه

چهارمی میگفت آفرین آنی جون

پنجمی هم معلمم بود که میگفت آفرین آنیتا!به این میگن انشایی که یه بچه ی کلاس پنجمی نوشته!

خلاصه فرداش همه ثبت نام کردن واسه طبقه ی دهم.

منم گفتم قدمتون رو چشم ولی نکنه این طبقات به تمام مدرسه گذارش داده بشه که دیگه حوصله ی اسرار ندارم واسه ثبت نام در طبقه ی دهم!

خدافظ


نويسنده آنیتا

 


انشاء
ارسال شده در جمعه 2 آبان 1390برچسب:, - 14:31

سلللللللللللللللللللللللللللللللللام.

امروز اومدم دست پر هم اومدم.اگه گفتید اون چیزی که دستم رو پر کرده چیه؟

انشا.....................

هورا شدین نه؟!؟!؟!؟!؟

 

فقط خواهش میکنم همش رو بخونین.

خوب دیگه حرف اضافی بسه بریم سراغ انشا!

به نام خدا

تاریخ:18/7/1390

موضوع انشا:"مدرسه ی خیالی"

به مدرسه ی خیالی خوش آمدید.برای اینکه با این مدرسه بیشتر آشنا شوید،تابلوی روی در مدرسه را برایتان روخوانی میکنم:

نام مدرسه:مدرسه ی خیالی شعبه ی 1
تاسیس کننده:آنیتا
تاریخ تاسیس:18 مهر سال 1390 ساعت 11:05
مدت ساخت:2 دقیقه

توضیحات:این مدرسه پس از 2دقیقه فکر کردن تاسیس شد؛جنس مدرسه از تخیلات آنیتا است و به همین دلیل،هر لحظه ممکن است روی سر دانش آموزان خراب شود.موقع تخریب وقتی است که آنیتا به چیز دیگری فکر کند یا بخوابد.اما به دانش آموزان صدمه ای وارد نمیشود،مگر اینکه آنیتا دوباره به فکر باز نگردد یا در خیال خود،دانش آموزان را آسیب دیده تصور کند.آنیتا به خاطر تاسیس چنین مدرسه ای به خودش می بالد و افتخار میکند

 خوب،شاید با توضیحات تابلو با این مدرسه آشنا شده باشید اما از داخل مدرسه برایتان می گویم تا اگر آشنا نشدید آشنا شوید و اگر آشنا شدید بیشتر آشنا شوید.

این مدرسه 15 طبقه است و دارای 120 کلاس؛یعنی هر طبقه 8 کلاس.

کلاس های هر طبقه با دیگری متفاوت است.

طبقه ی اول:آموزش پرواز

طبقه ی دوم:آموزش ذهن خوانی

طبقه ی سوم:آموزش جذاب شدن

طبقه ی چهارم:آموزش انجام دادن کارها در خواب

طبقه ی پنجم:آموزش ایستاده خوابیدن

طبقه ی ششم:آموزش تقلب کردن به طوری که ضایع نباشد!

طبقه ی هفتم:آموزش خواب ویژه ی آدم فضایی ها

طبقه ی هشتم:آموزش زبان های اَجَق وَجَق

طبقه ی نهم:آموزش نشستن،خوابیدن و دست و پا زدن در خواب یا به زبان خودمان شنا

طبقه ی دهم:آموزش ذله کردن پدرو مادرها و معلم ها 100% تضمینی؛اگر پدر و مادر ومعلموتان در آخر کچل نشدند،خودمان کچلشان می کنیم.

طبقه ی یازدهم:آموزش زنده ماندن پس از استفاده از اکسیژن (ویژه ی ساکنین محترم تهران)

طبقه ی دوازدهم:آموزش مردم آزاری

طبقه ی سیزدهم:آموزش همسایه آزاری

طبقه ی چهاردهم:آموزش پختن انواع غذا ها با استفاده از گوشت انسان

و در آخر،طبقه ی آخر:آموزش غیبت کردن

خوب،طبقات که تمام شد.

اما یک نکته:این که هشت کلاس هر طبقه هشت ترم هستند که پس از آزمون تعیین سطح هر کس در کلاس خود قرار می گیرد.

دیگر اگر کاری ندارید خداحافظ.

فکر کنم ذهن آنیتا خراب شد و الآن است که مدرسه نابود شود.

تا یک فکر و تخیل دیگر،خداحافظ.

.

.

.

.

تموم شد.

خوب بود؟

فقط یه سوال:

اگر در آینده چنین مدرسه ای را افتتاح کنم،(که میکنم) شما در کلاس های کدوم طبقه شرکت میکنید؟

بهم بگید نظر خودتون رو.

و یک نکته:

اگه این متن رو نخوندید،برگردید بخونیدش.

چون خودم نوشتمش،دوست دارم همه راجع بهش نظر بدن.

نگران نباشید؛وقتتون تلف نمیشه!

نظر فراموش نشه!

اگه دوست دارید بازم از انشاهای خودم بذارم،نظر بدین

خدافظ


نويسنده آنیتا

 


مطلب رمزدار یاسی جونم
ارسال شده در شنبه 30 مهر 1390برچسب:, - 18:38

سلام.

یه مطلب رمزدار واسه یاسی جونم.

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

ادامه مطلب

نويسنده آنیتا

 


اندازه ی مطالب کوچیکه؟
ارسال شده در پنج شنبه 28 مهر 1390برچسب:, - 22:26

سلام.

اگه به نظرتون فونت و اندازه ی مطالب کوچیکه،دکمه ی ctrl رو فشار بدین و گردالی رولی موس رو بالا پایین کنید.

خدافظ


نويسنده آنیتا

 


رابطه ی انشا و نظر
ارسال شده در پنج شنبه 28 مهر 1390برچسب:, - 21:39

سلام.

ببخشید انشا رو نذاشتم امروز چون از عصر بیرون بودم و قبلش هم همینطور.

اما اگه بشه فردا میذارمش.

اگه هم نشه فدای سرم.

اصلا نذارمش هم برام اهمیت نداره چون برای کسی اهمیت نداره این نظر دادن.

دیگه اگه کاری ندارید خدافظ


نويسنده آنیتا

 


فردا میخوام انشامو بذارم.
ارسال شده در چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, - 21:3

سلام.

فردا میخوام یکی از نوشته های خودم رو بذارم.

یکی از انشا های تخیلی/طنزی که نوشتم.

بیشتر داستان ها و انشا هایی که مینویسم تخیلی و بامزه هستن.

اما این آخرین انشام رو خیلی دوست دارم چون واقعا دوست دارم حقیقت پیدا کنه!

اگه در آینده چنین اتفاقی بیفته خییییییییییییییلی خوب میشه

اما دیگه چیزی در مورد اون نمیگم چون سورپرایزه!

وای من عاااااااااااااااشق این شکلک ام.

میبینمش روده بُر میشم!

البته یه جورایی میتونه مرموز هم باشه.

مثلا آدم وقتی مشق ننوشته به معلمش به جای مشق چنین لبخندی تحویل میده.

یا وقتی یه گلدونی چیزی رو شکسته!

یادم میاد تو گارفیلد1 هم این گربه ی ملوس بعد از اینکه با پرتاب کردن یه توپ تموم خونه رو منفجر و به هم ریخته کرد و بعد هم چنین لبخندی تحویل صاحبش،جان داد.

خوب دیگه بسه.

تا فردا بای


نويسنده آنیتا

 


سال 3000
ارسال شده در چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, - 14:27

به نظرتون در سال 3000 دنیا چه جوری میشه؟

خوب بود؟

خندیدین؟

من که خیلی خوشم اومد.

حتما شما هم خوشتون اومده.

پس باید نظر بدید.


نويسنده آنیتا

 


نظرات باید 30 تا بشن
ارسال شده در جمعه 22 مهر 1390برچسب:, - 8:18

 سلام.

فعلا تو این وبلاگ مطلب جدید نمیذارم.

نظرات باید 30 تا بشن

بای


نويسنده آنیتا

 


بنر وبلاگم
ارسال شده در سه شنبه 19 مهر 1390برچسب:, - 20:19

سلام.

این بنر اون وبلاگ جدیدمه!

 

اگه دوست داشتید اینو تو وبلاگتون بذارید.

ممنون میشم.


نويسنده آنیتا

 


عکس های متحرک
ارسال شده در دو شنبه 18 مهر 1390برچسب:, - 13:51

این گربه خیییییلی باحاله!

 

Cat_water_bottles

حیوانات بی وفا:

 

Bear_attacks

 

 

Croc_bites_face

دروازه بان؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟

 

Soccer_record_header

این خیلی باحاله!:

 

عکس و تصاویر خنده دار متحرک

امیدوارم خوشتون اومده باشه.

اگه بازم از این چیز های متحرک میخواید،نظر بدید.

بای بای


نويسنده آنیتا

 


گربه های باحال
ارسال شده در یک شنبه 17 مهر 1390برچسب:, - 18:58

 چند تا عکس از گربه های گوگولی امیدوارم خوشتون بیاد.





















نويسنده آنیتا

 



ارسال شده در یک شنبه 17 مهر 1390برچسب:, - 18:43

 سلام.

امروز کلی جوک و s.m.s خنده دار دارم

و در آخر یه چیزی دارم که سوپرایزه!

امیدوارم لذت ببرید.

از یه خر میپرسن: راسته که ترکها خر هستند؟ خره میگه یه مذاکراتی شده، ولی ما زیر بار نرفتیم

 

 

________________________________________
دوتا غضنفر تصمیم میگیرن فارسی صحبت کنن اولی میگه پاشو دومی نمیپاشم اولی جواب میده نگو نمیپاشم بگو پاشیده نمی شوم
________________________________________
ازچوپان دروغگو بعد از مردن می پرسن اسمت چیه میگه دهقان فداکار
________________________________________

یه روز یه ترک و یه اصفهانی و یه تهرونی رو میخواستن اعدام کنن بهشون میگن :
سه نوع اعدام داریم = گیوتین ، طناب دار و تیر باران
شما باید یکی از اینها رو انتخاب کنین .
تهرونیه میگه : منو با گیوتین بکشین هیچی نفهمم .
سر تهرونی رو میذارن زیر تیغ گیوتین تا تیغ میاد پایین دم گردنش گیر میکنه و تهرونیه آزاد میشه .
اصفهونیه هم میگه : من رو هم با گیوتین اعدام کنین و با ز هم تیغه گیوتین گیر میکنه و اون هم آزاد
میشه .
بعد نوبت ترکه میشه و میگه :
این گیوتین که خرابه …منو تیر باران کننید . !!!
________________________________________
ترکه ادعای پیغمبری میکنه . بهش میگن خوب کتابت کو ؟ میگه ، فعلا جزوه میگم بنویسید تا بعد …….!!!
________________________________________
یه روز یه ترکه چله تنابستون میره زیر لحاف و سرش رو محکم میکشه !
یکی میاد و بهش میگه : آقا شما ترک هستی ؟
ترکه میگه : ای بابا مگه از زیر لحاف هم معلومه ؟؟!!!

_______________________________________

یارو تلویزیون رو روشن میکنه کانال ۱: قرآن. کانال ۲: قرآن. کانال ۳:قرآن. کانال ۴: قرآن. کانال ۵: قرآن. پا میشه تلویزیون رو میبوسه میذاره رو طاقچه!

_______________________________________

ترکه از زمین و زمان گله می کنه و می گه : چه دنیای بدی شده آدم نمیتونه به هیچ کس اعتماد کنه ، از صبح تا حالا از هرکی سؤال می کنم ساعت چنده هرکی یه چیزی میگه ، نمی دونم حرف کدومو باور کنم !!!

________________________________________

به یه ترکه میگن جهان رو اگه در دو کلمه بخوای وصف کنی چی میگی ؟ میگه : بربری ، بربری

________________________________________

ترکه یه روز سرد زمستون می بینه که یه اسب از دهنش داره بخار در می یادمی ره جلوتر و می گه جل الخالق ! پس اون اسب بخاری که می گن اینه؟؟!!

_______________________________________

یه ترک توی استخر غرق میشه میبرنش پزشک قانونی میبینن مایوش سوراخ بوده

________________________________________

دو تا ترکه دو تا گاو میخرن، اولی به دومی میگه: حالا چی کار کنیم که گاوامون با هم اشتباه نشن؟ دومی میگه: تو دست به گاوت نزن، من یه گوش گاومو میکنم. بعد از چند وقت، گاو اولی هم گوشش گیر میکنه به یه جایی کنده میشه. ایندفعه دومی میگه: تو دست به گاوت نزن من دم گاومو میکنم. از قضا بعد از چند وقت دم اون یکی گاوه هم کنده میشه. خلاصه هی اولی میزنه یه جای گاوشو ناقص میکنه، اون یکی گاوه هم همون بلا سرش میاد. آخر سر اولی شاکی میشه به دومی میگه: اصلاً سفیده مال من سیاهه مال تو!!!

________________________________________

 

 

 

حیف نون می ره کتابخونه، داد می زنه یه ساندویچ بدین با سس اضافه.
آقاهه بهش می گه: آقا! اینجا کتابخونه هست.
حیف نون می گه: ببخشید… بعد یواش در گوش آقاهه می گه: یه ساندویچ بدین با سس اضافه!

—————————

شعبده بازی روی صحنه هنر نمایی می کرد که ناگهان گفت: حالا یک خانم بیاید روی صحنه تا من کاری کنم که غیب شود!
مردی از میان جمعیت برخاست و گفت: آقای شعبده باز! چند لحظه صبر کن تا من بروم مادر زنم را بیاورم!

—————————

نويسنده آنیتا

 



صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد